English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (5838 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conventional U قراردادی
conventional U مرسوم مطابق ایین وقاعده
conventional U پیروسنت ورسوم
conventional U متداول
conventional U مورد قبول عامه
conventional U معمولی
conventional U جنگ افزارهای معمولی
conventional U عرفی
conventional U جنگ غیر اتمی
conventional U متعارف
conventional door U درمعمولی
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
conventional RAM U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional RAM U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
conventional current U جریان قراردادی
conventional milling machine U دستگاه فرز معمولی
programming U GOLORP
programming U برنامه ریزی
programming U برنامه نویسی کامپیوتر
programming U قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming U نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming U نوشتن داده در وسیله PROM
programming U برنامه نویسی
programming U نوشتن برنامه برای کمپیوترها
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
programming aids U ادوات برنامه نویسی
programming aids U کمک برنامه نویسی
programming language U زبان برنامه نویسی
programming librarian U بایگان برنامه نویسی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
non numeric programming U برنامه ریزی غیر عددی
nonlinear programming U برنامه ریزی غیر خطی
programming linguistics U زبان شناسی برنامه نویسی
programming methods U روشهای برنامه ریزی
systems programming U برنامه نویسی سیستم
symbolic programming U برنامه نویسی سمبلیک
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
system programming U برنامه نویسی سیستم
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming U برنامه ریزی کمی
quadratic programming U تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming U برنامه ریزی غیرخطی
programming team U تیم برنامه نویسی
programming statement U حکم برنامه نویسی
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
top down programming U برنامه سازی از بالا به پایین
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
application programming U برنامه نویسی کاربردی
functional programming U برنامه نویسی تابعی
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming U برنامه سازی پویا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
discrete programming U برنامه سازی گسسته
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
conversational programming U برنامه سازی محاورهای
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
bottom up programming U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
goal programming U برنامه ریزی ارمانی
integer programming U برنامه ریزی عدد صحیح
integer programming U برنامه سازی صحیح
linear programming U برنامه نویسی خطی
linear programming U برنامه ریزی خطی
logic programming U برنامه نویسی منطقی
interactive programming U برنامه سازی فعل و انفعالی
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
object language programming U برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
object oriented programming U برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming U CCP
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
planning programming budgetting U system
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
turning programming language U زبان برنامه نویسی تورینگ
low level programming language U زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
high level programming language U زبان برنامه نویسی سطح بالا
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
Recent search history Forum search
1کارشناس ارشدبرنامه ریزی آموزشی
1programming burden
0dump valve button و buffer volume button این دو عبارت چه معنی دارند زمینه بیهوشی دامپزشکی و ونتیلاتور
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com